• وبلاگ : كلرجي من
  • يادداشت : اين يك نقد نيست!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام برادر روحاني عزيز.

    اگه اشتباه نكنم منظورت احتمالاً به اينه كه تيپ شخصيتي سهيل ظاهر يه شخصيت تيپيكال بچه حزب اللهي رو داشت.

    منم موافقم كه اين كار كارگردان تا حدي مي تونست باعث بدبيني مخاطب عامي به اين نوع شخصيت بشه. شايد بهتر بود رياكاري و سست عنصر بودن اين آدم بيشتر نمايش داده مي شد تا معلوم بشه كه اين يه آدم بخصوصه.

    شايد هم منظورش به اين بوده كه كلاً مردا نسبت به خانوما ترس و واهمه ي بيشتري در برخورد با اين جور مسائل در زندگي دارن، كه البته به نظرم همون بحث رياكاري مرد بيشتر مرود نظر بوده، چون يه جاي فيلم به سپيده مي گه من زناي زيادي رو تو دنيا ديدم ولي هيچ كي مثل تو نبود.

    خلاصه به نظر منم خيلي قشنگ بود ولي بازم جاي كار داشت...مي تونست درد و غم زنان تنهاي جامعه ي ما رو عميقتر نشو.ن بده.

    راستي من آپم.

    سر بزني خوشحال مي شم.

    يا حق!

    موفق باشيد

    خوش به حال آقاي ملاقلي پور!!

    كه اينطور!!! خب خوب بود اما من نتونستم تموم فيلم رو از صحبتات بفهمم. اينا تا حد زيادي همون تبليغات تو تلويزيون بود و...

    دفعه بعد بهتر بنويس!

    باجناق باشيم!

    سلام

    ميگم ميگند اين كلرجي كولاك ميكنه با نوشته هاش!

    بايد باز هم بخونم گرچه زياد تحويل نميگيره.

    راستي من فيلم رو نديدم پس نميتونم نظر بدم.

    به روزم اگه دوست داشتي سر بزن.

    التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَه

    سلام

    مطلب خوبي بود.. بيشتر حرفاتونو قبول دارم الا اينكه فيلمش حرف نداشت!

    به نظر من تنها چيزي كه تو اين فيلم حرف نداشت بازي گلشيفته فراهاني بود. اگرچه معتقدم اصولا انتخاب خوبي براي اين نقش نبود. نه به خاطر بازيش بلكه به خاطر فيزيكش.. به نظر من نياز به بازيگري بود كه ظاهرش سن بيشتري رو القا كنه. يا رنج و تكيدگيش بهتر ديده بشه. اصلا با وجود تلاش زياد و بازي خيلي خوب به نظر من ايشون به عنوان مادر يه پسر هفت هشت ساله پذيرفتني نيست.

    دومين چيزي كه من تو فيلم باهاش موافق نيستم فضاها هستند. منزل سپيده و سهيل رو در قسمت اول فيلم ببينيد. اينها دكوراسيون و وسايل سال 85 هستند نه سال 70- 72 ( كه با توجه به سن و سال سپيده و واقعه سردشت و بقيه قضايا به نظر مياد همون سالها مورد نظر فيلمه) لباسها هم لباسهاي دهه 80 هستند ( كدوم خانومي اون سالها با مانتو و يه سارافون بيرون ميرفت؟). اول فيلم به ما القا ميشه كه سهيل يه كارمند نه چندان مهم وزرات خارجه اس كه داره پله هاي ترقي رو طي ميكنه ( احتمالا در حد مشاور يا همراه يه مقام بالاتر) ... پس اون خونه و وسايل لوكس از كجا اومدن؟

    سوميش هم همونيه كه خودتون گفتيد. به نظر من فيلم مثل «مد» اين سالها شروع كرده به نشون دادن اين كه هر آدم دولتي «يقه بسته » اي بد و بي عاطفه اس و هر آدم مانتويي مو بيرون داده اي خوب و مهربون و اند گذشت و فداكاريه...

    با همه اين اوصاف من فكر نميكنم همچين فيلمي اونم از «رسول ملاقلي پور» جاي دستت درد نكنه بذاره!

    ولي از حق نگذريم.. از پير و جوون.. مذهبي و غير مذهبي اشك نصف سينما رو درآورد!!!

    برقرار باشيد

    سلام

    ممنون كه اومدي...

    ولي من هنوز به صورت رسمي وبلاگم را در پارسي بلاگ افتتاح نكردم...

    و اين پست را هم براي امتحان گذاشته بودم..

    اگه دوست داشتي بيا به اين آدرس:

    m17.blogfa.com

    يا علي

    ما كه نديديم لذا نخوانديم . اما كل مطلب قابل قبوله