• وبلاگ : كلرجي من
  • يادداشت : من كلرجي‏من نيستم
  • نظرات : 10 خصوصي ، 27 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    يک پيتزاي خوب ميتونه کامل باشه

    يک ساندويچ خوب ميتونه کامل باشه

    هديه کامل به شما: 20% تخفيف جهت پذيرايي تا 30 نفر از مهمانان در روز تولدتان.

    کامل = کاملا خوشمزه

    يک پيتزاي خوب ميتونه کامل باشه

    يک ساندويچ خوب ميتونه کامل باشه

    هديه کامل به شما: 20% تخفيف جهت پذيرايي تا 30 نفر از مهمانان در روز تولدتان.

    کامل = کاملا خوشمزه

    بسم الله الرحمن الرحيم

    سلام

    از وبلاگت خيلي خوشم اومده اگه تعطيلش كني ناراحت ميشم

    راستي بهت لينك هم دادم اگه ما رد لايق دونستي بهم سر بزني خوشحال مي شم.

    توكلت به خدا باشه

    و
    لينكت كردم من
    سلام
    تبريك ميگم كه متنتون منتخب شده...من قبلا از بلاگ ناتانائيل با بلاگ شما آشنا شده و كامنت هم هم گذاشتم واسه تبادل لينك اما تحويل نگرفتين.... به هر حال موفق باشين
    يا علي

    سلام/گاهي پيش خودم فکر ميکردم چرا مردم فکر ميکنند يه روحاني حتما هميشه بايد لباس خاص خودشو بپوشه و کت شلوارو لباس ديگه اي نپوشه يا تو سينما يا کافي شاپ اگه يه روحاني رو ببينند تعجب ميکنند يا اگه دلش خاص يه اهنگي گوش بده همه تعجب ميکنند يا حتما بايد همش تو مجالس تفسير قران و حديث باشه و ختم قران بگيره ؛ اينا خوبه ولي به خدا اصل يه چيزاي ديگم هست ؛ همينه که باعث ميشه انگار هميشه يه ديواري بين روحانيون و مردم عاديه/نميگم خيليم بي پروايي کنند ولي بالاخره روحانيم ادمه.خيلي خوشحال شدم از اينکه ديدم شما يه جورايي متفاوتي و هم روحاني بودنتونو رعايت ميکنيد و هم خوشي هاي معمول رو گاهي داريد. چرا فکر ميکنيد چون اين چيزارو دارين روحانيه خوبي نيستيد/توروخدا خودتون ديگه اين طرز تفکر رو نداشته باشيد تا مردمم انقدر روي روحانيت خشک فکر نکنند.نميدونم ميخواين بمونيد يا بريد ولي اگه بريد مطمئن باشين با رفتنتون هيچ اتفاقي نميوفته ولي اگه بمونيد شايد يه جا يه نوشتتون يکي رو متحول کنه يا يه باور خوب به يکي بده/اگه موندين يا علي و اگرم رفتيد خدا به همرات روحاني جوان (اميدوارم بمونيد)

    سلام.هرچند دوست ندارم حرفاتون رو جدي بگيرم اما نمي دونم چرا دوست دارم جوابتون رو جدي بدم.نمي دونم چرا ما طلبه ها هر چند وقت يه بار كه شايد كم مي اريم يا به هر دليل ديگه اي ،يه دفعه مي خوايم ببنديم و تعطيل كنيم و بريم.به خدا حساب كتاباي طلبگي مابه مردم كاري نداره. ما با خودمون حساب و كتاب داريم و با خدامون. خدا هم هيچ كجا نمي گه برو و درش رو ببيند. مي دونيد پيامبر اكرم صلوات الله عليه از يه چيز امتش پير شد. آيه اش رو حتما بهتر از من مي دونيد. فاستقم كما امرت. و البته بقيه آيه كه مي فرمايد و من تاب معك. حضرت نه بابت بند اول آيه كه بابت بي استقامتي هاي ما مكلف به استقامت مي شن. اين در حقيقت ماييم كه مخاطب آيه ايم.چرا فكر مي كنين با آيه و روايت مي شه فقط حرف زد؟حتما مي دونين كه چرا معجزه خاتم از نوع بياني است. برا همين كه ما با بيان متناسب با مخاطب و زمان همون بيان الهي رو عرضه كنيم و گرنه چرا قرآن با اين همه بطونش تا امروز مونده؟همه رو خودتون از بحريد . اما اينم بگم كه آقا تا سال 1360بيش از هزار رمان مطالعه كردن .و امير المومنين صلوات الله عليه هم در نهج البلاغه مي فرمايند كه آن چنان تاريخ رو مطالعه كردم كانه با اون ها زندگي كردم . مگه رمان چيزي جز تجربيات نويسنده است كه با قالبي نو عرضه شده. شما رو به خدا از اين حرفا نزنيد كه نه بهتون مي ياد و نه از تون بر مي ياد و نه احساس مسووليتي كه در شما ديدم اين رو بهتون اجازه مي ده. رهاورد سال نبي اكرم صلوات الله عليه و تمرين امسال تون اين باشه كه بمونين و درست تر از گذشته و با دغدغه بيشتر و با دقت هر چه تمام تر اون چه از تعاليم الهي رو كه ياد گرفتين رو با قالب نو و با بيان متناسب باحال مخاطب و با زمان عرضه كنيد. اگر استاد مطهري امروز بود چه مي كرد؟ از داستان راستان تا اصول و روش فلسفه رو نوشت كه به من شما بگه طلبه يعني جوامع الجامع. يعني كسي كه با كودك كودكانه حرف مي زنه و با جوون جوان پسند. و.....حق رفتن اون موقعي داريد كه بارتون رو به مقصد رسونده باشين. اون موقعي دارين كه حرفي تازه نشنيده باشين كه قابل عرضه براي ديگرون و استفاده شون باشه. اون موقعي دارين كه تكليفي نه برا خودتون و نه برا ديگرون نداشته باشين.اون موقعي كه احسايس كنين در عرصه سربازي از مال تا جون و آبرو و همه وجودتون رو خرج كردين و ديگه تموم شدين. جسارت كردم. بازم دارم برا گفتن اما نمي خوام اون چه رو كه خودتون از من بهتر مي دونين تكرار كنم.

    نكته آخر زنده باشين. و زندگي به جريان داشتنه. . اين حتما جريان نيست كه توقفه.

    پس زنده باشين و جاري بمونين .

    يا محمد و يا علي

    يا سلام

    اول بگم يه وقت به سرت نزنه بي خيال اين جا شي... اما درباره اين كه تو كلرجي من هستي يا نه؟! بعد اين همه وقت نمي توني بزني زيرش.

    قطعا طلبه بودنت برات مهم بوده كه اسم وبلاگت هم ازش تاثير گرفته ... و اما بعد:
    نوشته هات جالبه خيلي هم خوشحالم كه حوزه بلاخره بعد از مدت ها يه تكوني به خودش داده و نسل جديد حوزه زبان قوم رو يشتر از زبان قم بلده اما حس مي كنم گاهي اوقات بايد حواست به يه چيزاي كوچولويي باشه درسته صفحه شخصي و دلنوشته هاته نه ابزار تبليغ، اما هر چي باشه اسمتو گذاشتي كلرجي من و ارجاع دادي به ديكشنري .تو معرفيت هم كه طلبه بودن اولين چيزيه كه جلب توجه مي كنه. من شخصا با روحانياي سنتي يه جورايي گير دارم و با اين نگاه جامعه كه روحاني و طلبه براشون يه جورايي غير طبيعيه هم صد در صد مخالفم. كلي ذوق مي كنم وقتي مي بينم نسل جديد حوزه مثه خيلي از جووناي ديگه يه زندگي طبيعي داره ، اما در عين حال معتقدم بايد يه چيزايي رو هم مراعات كرد. تو نوشته هات چيزي نديدم كه بخوام گير بدم اما يه بار ديگه ام برات كامنت گذاشته بودم، لينكات... به نظرم گير داره البته بعضياش فوق العاده است اما بعضياش جزء همون چيزاي كوچيكيه كه به عنوان يه روحاني يا طلبه بايد مراعات كرد. نمي تونم نوشته هاتو با بعضي لينكا جمع كنم.

    به قول خودت جاري باشيد!

    فكر بي خيال شدن اين جا هم به سرت نزنه ها

    سلام .. هرچند اين حرفا به من نيومده ولي چون خودت درخواست كامنت كرده بودي مجبور شدم نظر بدم .. آخه من طاقت نداره اشكاي شما رو ببينم ..
    چرا فكر مي كني شما نبايد اينجا كلرجي من باشي .. چه ايرادي داره كه شما اينجا كلرجي من باشي.. اصلا از كجا مطمئني كه اينجا كلرجي من نيستي .. شايد شما يه كلرجي من كلاسيك نباشي ولي مطمئن باش خيلي از كلرجي من هاي كلاسيك كلرجي من رئال نيستن .. سعي كن واقعا يه كلرجي من باشي ولي نقاب كلرجي من نداشتي هم مهم نيست. لازم نيست يه كلرجي من هميشه تسبح توي دستش باشه و درحال ذكر گفتن باشه . لازم نيست يه كلرجي من همه ي يادداشت هاش با نص صريح آيات و قران همرا باشه هرچند يه كلرجي من حتما بايد همه ي اينا رو توي تمام لحضات زندگي داشته باشه .. نه اسم كلرجي نه نقاب كلرجي هيچ كدومش براي روحاني شدن لازم نيست .

    اصلا به من چه بابا ... گير داديا .. من برم كشكمو بساوم تا پست بعدي

    سلام
    خوب ! اين ديگر از دو پست قبلي هم تلخ تر بود . تا كي مي خواهيم براي مردم زندگي كنيم ؟ خودت باش پسر ! من كه اين كلرجي من رو بيشتر مي پسندم با همه خصوصيات خاص خودش . اول ساليه زدي تو برجكمون با اين 3 تا پست آخر .....

    من فكر مي كنم اين كاري كه دارين مي كنين عين تبليغ اسلامه! و گاهي (و شايد بيشتر از گاهي) اين خيلي بيشتر به وضيفه ي يه مبلغ يا روحاني يا طلبه شبيهه تا اون چيزايي كه گفتين...

    من خودم گاهي به بيشترين چيزي كه احتياج دارم اينه كه حس كنم پيغمبر با تمام عظمت و بزرگي و خوبي هاشون يكي بودند از جنس ما ، به قول دكتر شريعتي انسان مافوق ، نه مافوق انسان...و فكر مي كنم اين چيزيه كه خيلي ها بهش احتياج دارن

    همه ي قشنگي اين وبلاگ به اينه كه اينا رو يه طلبه داره مي نويسه

    همين.

    سلام.

    بعضي حرفا حتما لازم نيست فقط در قالب خودشون گفته بشه! اصلا بعضي موقع ها حرفا نبايد در در قالب اصليشون گفته بشه؛ بايد راحت الحلقومشون كرد! خلاصه اين كه طلبگي فقط به آيه و حديث نيست! شايد!

    راستي: وبلاگ خيلي خوبي داريد. به وبلاگ من هم سر بزن خوشحال مي شم!!!

    التماس دعا.

    + ... 
    والله من كه نميدونستم شما طلبه هستيد اما قبلا كه وبلاگتو ميخوندم يه جور ديگه بودي ييييييههووو چي شد؟؟؟ نميدونم......
    كه اينطور ! آفلاين تايپ ميكنم نظراتم رو ...

    سلام

    به نظرم دوستان همه چيزو گفتن و اگه من چيزي بگم شايد تكراري به نظر بياد...اما واقعا نياز به همچين وبلاگايي هست كه توش از همه چيز گفته بشه...به جاش از آيات قرآن به جاش از حديث به جاش از داستان به جاش از مادر به جاش ازسينما و به جاش از هزار تا چيز ديگه...كه به نظرم همه نوشته هاي شما به جا بوده...اين وبلاگا لازمه كه كسي طلبه‏ها و روحاني‏ها رو از خودش انقدر دور ندونه...

       1   2      >