سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شنیدم مسیحی‏ها یه اتاقی توی کلیساشون دارن، به اسم اتاق اعتراف. به قول رضا امیرخانی، یه اتاقی که به خاطر کوچک بودنش باید مثل این عصا قورت داده‏ها روی صندلی‏ش بشینی. این اتاق مال اینه که اون تو بشینی و به گناهات اعتراف کنی. و پدر روحانی یا همون کلرجی‏من اون طرف بشینه و به صدای تو گوش ‏کنه و بعد از این که اعترافات تموم شد بهت بگه که مثلا این قدر اعانه بده یا فلان کار رو بکن تا گناهانت بخشیده بشن.

اما توی دین ما ظاهرا فرق می‏کنه، حرمت مومن توی دین ما از حرمت کعبه هم بیشتره و خدا اعتراف به گناه، جلوی بنده‏های خدا رو حرام کرده. یعنی می‏گه اگه یه وقت گناهی هم کردی حق نداری برای یه بنده دیگه بگی. حق نداری آبروی خودت رو بریزی. فقط بیا برای خودم بگو. فقط برای خودم درددل کن. خودم از همه بهتر صدات رو می‏شنوم. خودم بهتر از همه می‏تونم جوابت رو بدم. هیچ نیازی هم نیست که این کلرجی‏من ها بین من و تو واسطه بشن.

بعد هم یه روزی رو قرار داد برای همین کار. برای اعتراف، برای این که بری توی بغل خودش و زار زار گریه کنی و به گناهات اعتراف کنی. بعد هم گفت این روز عیده. بعله عیده. خیر و برکت این روز اون قدر زیاده که عیده. البته این روز با شهادت حضرت مسلم بن عقیل هم مقارن شده ولی چون گفتن عیده ما هم می‏گیم عیده. تموم. عیدتون مبارک باشه و ... دعام کنید. خب؟

لینک‏های مرتبط:‏ متن دعای عرفه همراه با ترجمه فارسی و اعمال امروز


نوشته شده در  شنبه 85/10/9ساعت  3:41 عصر  توسط کلرجی‏من 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
من...
لباس تنگ کلرجی‏من
راز داوینچی
کاریکاتوریست دانمارکی یا ایرانی؟!
من کلرجی‏من نیستم
چشم‏های خدا
سیب بی هسته، بی‏سوک
خوشحالی یا ناراحت؟
برف‏پاک‏کن
سکر
حمل بر صحت
اتحاد متحاد دیگه چه صیغه‏ایه؟!
دعوای حرفه‏ای
مردم، روان‏شناسان بالفطره
من یک آدم بی‏کارم
[همه عناوین(218)]